ملاحظات الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت از نگاه امام خامنه ای
حضرت آیت الله خامنه ای: ما دنبال الگوی مطلوب و آرمانی خودمان هستیم، که یک الگوی اسلامی و ایرانی است؛ از هدایت اسلام سرچشمه میگیرد، از نیازها و سنتهای ایرانی بهره میبرد؛ یک الگوی مستقل
گلستان مهر؛ توسعه ازجمله مقولاتی است که در دهههای اخیر به مهمترین دغدغه نظام های سیاسی موجود در جهان بدل گردیده است. و هر نظام سیاسی بدنبال آن است که هر چه زودتر با کنار گذاشتن موانع موجود، امکان خود را برای دست یابی به توسعه و حرکت به پیشرفت فراهم آورد.
در این بین مهمترین سوال آن است که این حرکت به سمت جلو دقیقا به کدام سو است؟ چه تصویری از جامعه توسعه یافته میتوان ارائه کرد که مطلوب مردم یک کشور باشد؟ چگونه میتوان به آن توسعه مطلوب رسید؟ بدون شک این الگو و مدینه فاضله مبتنی بر مولفه های پیشینی چون نگاههای معرفت شناسانه، هستی شناسانه و انسان شناسانه محقق خواهد شد و همین مقدمات است که تصاویر مختلفی از جامعه توسعه یافته و راههای دست یابی به آن ارائه شده است.
متفکرین اسلامی نیز در این سالها تلاش کردهاند تا الگویی را مبتنی بر آموزه های اسلامی و ملاحظات بومی و سرزمینی خود ارائه دهند و در این بین در کشور خودمان نیز صاحب نظران مختلفی نظریه پردازی کرده اند. در این بین آراء و نظرات حضرت آیت الله خامنه ای در باب توسعه قابل ملاحظه است. هرچند دیدگاه معظمله در مجموعهای مشخص و منسجم گرد نیامده است، اما وجود برخی گزاره های راهبردی میتواند پژوهشگران علاقمند را در ترس��م الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت یاری نماید.
1- ضرورت تحول:
حضرت آیتالله خامنهای، در سفرشان به استان سمنان، در جمع هزاران نفر از دانشجویان و دانشگاهیان استان، تحول را سنتی الهی برشمردند و با تبیین مرزهای تحول منجر به پیشرفت افزودند: »حالا تحول یعنی چه؟ تحول چرا؟ مگر بناست تغییر اتفاق بیفتد؟ بله. تحول در جوامع انسانی و برای بشر، سنت لایتغیر الهی است. هیچکس نمیتواند در مقابل تحول بشری بایستد؛ امکان ندارد. دیر یا زود، یکی پس از دیگری، تحولات بشری اتفاق میافتند. این راز ماندگاری و راز تعالی بشر است. اصلًا خدا بشر را اینطور قرار داده است که ایستایی در طبیعت انسان نیست. شاید یکی از فرقهای انسان با بقیه اشیا هم همین باشد. البته در بقیهی اشیا هم یک نوع تغییرات، تحولات و تبدیل انواع را میگویند، که من حالا به آن مسائل کار ندارم؛ نه درست واردیم و نه میتوانیم قضاوت کنیم؛ نه به بحث ما ارتباطی دارد؛ اما در بشریت تحول حتمی است.
با تحول نبایستی مقابله کرد؛ تحول را نباید انکار کرد. و باید به سوی تحول- به همان معنایی که عرض خواهم کرد- به شکل درست حرکت کرد. در مقابلِ تحول چه هست؟ رکود. نقطهی مقابل تحول، رکود است. بعضی اینها را غلط میفهمند و اشتباه معنا میکنند. بعضی رکود را با ثبات اجتماعی اشتباه میکنند. رکود، بد است؛ ثبات اجتماعی خوب است. بعضی خیال میکنند که رکود یعنی ثبات اجتماعی. تحول را هم بعضی با آنارشیسم و هرجومرج و هرچی به هرچی بودن، اشتباه میکنند. این اشتباهات موجب شده است که یک عدهای که طرفدار ثبات اجتماعیاند، با هر تحولی مخالفت کنند؛ به خیال اینکه این تحول، ثبات را به هم میزند. از طرف دیگر، کسانی که خیال میکنند هر تحولی به معنای ساختارشکنی و شالودهشکنی و زیر سؤال بردن همهی اصالتهاست، اینها هم برای اینکه تحول ایجاد کنند، ثبات اجتماعی را از بین میبرند و دچار خطر میکنند. این دو اشتباه، از دو طرف وجود دارد. تحول، یک چیز است، آنارشیسم، یک چیز دیگر؛ و هرجومرج هم یک چیز دیگر است. همچنان که ثبات اجتماعی یک چیز است و رکود اجتماعی و ایستایی اجتماعی هم یک چیز دیگر است؛ اینها را نباید باهم اشتباه کرد. آنچه خوب و درست است، جامعهی باثبات، اما غیر راکد و دارای تحول است؛ جامعهای که حتّی تحولات صحیح را سریع در خودش به وجود بیاورد. چگونه میشود این ویژگی را به دست آورد؟ این که: ریشهها و اصالتها را حفظ کنیم و شالودهشکنی نکنیم؛ هویت ملی را بهشدت مورد ملاحظه قرار دهیم و ارج بنهیم. هویت جمعی یک ملت، جزو آن چیزهایی است که در تحولات باید دست نخورد. در کنار هویت ملی، پویایی، نشاط، برخورداری از آزادیِ تحرک و روح رقابت در میان جمع خود را باید بهشدت ارج بنهیم و به آن اهمیت بدهیم. (18/8/85)
2- پیشرفت به مثابه هدف:
آیتالله خامنهای در چهارمین روز از سفرشان به استان خراسان شمالی در جمع مردم اسفراین فرمودند: «ما عرض کردیم که هدف، پیشرفت است. پیشرفت به معنای تحرک دائمی است. اگر دقت کنیم، پیشرفت، هم راه و مسیر است، هم هدف است. ما میگوئیم هدف، پیشرفت است؛ در حالی که پیشرفت یعنی حرکت به جلو. چطور حرکت به جلو میتواند هدف قرار بگیرد؟ توضیحش این است که پیشرفت انسان هرگز متوقف نمیشود. یعنی خدای متعال انسان را آنچنان آفریده است که حرکت او به جلو در میدانهای مختلف، هیچ وقت به حد یقف نمیرسد. به هر مرحلهای که شما برسید - چه در مراحل مادی و چه معنوی - مطمئناً توقف در آن مرحله، برای انسان علاقهمند به پیشرفت، معنا ندارد. بنابراین پیشرفت، هم راه است، هم هدف است. باید دائم به حرکت ادامه داد و پیش رفت.» (22/7/91)
3- الگوی پیشرفت؛ الگویی اسلامی:
آیت الله خامنهای در اجتماع مردم رفسنجان تأکید میدارند: «الگوی نظام جمهوری اسلامی، الگوی اسلامی است؛ یعنی الگوی پیشرفت و توسعه و رفاه، همراه با عدالت و برادری و محبت و عطوفت بین قشرها و پُرشدن شکاف بین فقیر و غنی در جامعه. پیشرفت جامعه به این شکل که با معنویت همراه است، مورد نظر اسلام است.» (18/2/84)
4- الگوی پیشرفت؛ الگویی اسلامی – ایرانی:
آیت الله خامنه ای در دیدار با اعضای هیأتهای علمی و محققان دانشگاهی اظهار میدارند: «ما دنبال الگوی مطلوب و آرمانی خودمان هستیم، که یک الگوی اسلامی و ایرانی است؛ از هدایت اسلام سرچشمه میگیرد، از نیازها و سنتهای ایرانی بهره میبرد؛ یک الگوی مستقل. البته امروز محققین و صاحبنظرانتلاشهای فراوانی هم دارند میکنند برای اینکه این الگو را تدوین کنند. (15/5/92)
آیت الله خامنهای در دیدار با دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در تبیین ایرانی و اسلامی بودن پیشرفت میفرماید: «ما باید پیشرفت را با الگوی اسلامی - ایرانی پیدا کنیم. این برای ما حیاتی است. چرا میگوئیم اسلامی و چرا میگوئیم ایرانی؟ اسلامی به خاطر اینکه بر مبانی نظری و فلسفی اسلام و مبانی انسانشناختی اسلام استوار است. چرا میگوئیم ایرانی؟ چون فکر و ابتکار ایرانی، این را به دست آورده؛ اسلام در اختیار ملتهای دیگر هم بود. این ملت ما بوده است که توانسته است یا میتواند این الگو را تهیه و فراهم کند. پس الگوی اسلامی ایرانی است.» (25/2/86)
5- الگوی پیشرفت؛ الگویی غربی نیست:
آیت الله خامنه ای در دیدار با صدها نفر از اساتید، اعضای هیأتهای علمی و محققان دانشگاهی فرمودند: «ما اگر دنبال پیشرفت هستیم و پیشرفت علمی را شرط لازم پیشرفت عمومی کشور میدانیم، توجه داشته باشیم که مراد ما از پیشرفت، پیشرفت با الگوی غربی نیست. دستور کار قطعی نظام جمهوری اسلامی، دنبال کردن الگوی پیشرفت ایرانی - اسلامی است. ما پیشرفت را به شکلی که غرب دنبال کرد و پیش رفت، نمیخواهیم؛ پیشرفت غربی هیچ جاذبهای برای انسان آگاهِ امروز ندارد. پیشرفت کشورهای پیشرفتهی غربی نتوانست فقر را از بین ببرد، نتوانست تبعیض را از بین ببرد، نتوانست عدالت را در جامعه مستقر کند، نتوانست اخلاق انسانی را مستقر کند.» (15/5/92)
6- بومی بودن الگوی توسعه:
حضرت آیت الله خامنهای در دیدار نمایندگان هفتمین دورهی مجلس شورای اسلامی میفرمایند: «ما دنبال چه نوع توسعهای هستیم؟ این نکتهی اساسی، در بحثهای اقتصادی و غیراقتصادی جاری است. کسانی دنبال این هستند که حرفی را پرتاب کنند و ذهن مردم را از مسائل اصلی دور نگه دارند: مدل چینی، مدل ژاپنی، مدل فلان. مدل توسعه در جمهوری اسلامی، به اقتضای شرایط فرهنگی، تاریخی، مواریث و اعتقادات و ایمان این مردم، یک مدل کاملًا بومی و مختص به خود ملت ایران است؛ از هیچ جا نباید تقلید کرد؛ نه از بانک جهانی، نه از صندوق بینالمللی پول، نه از فلان کشور چپ، نه از فلان کشور راست؛ هرجا اقتضایی دارد. فرق است بین استفاده کردن از تجربیات دیگران، با پیروی از مدلهای تحمیلی و القایی و غالباً هم منسوخ ... از تجربهها و دانشها باید استفاده کرد، اما الگو و شیوه و مدل را باید کاملًا بومی و خودی انتخاب کرد.» (27/3/83)
7- مردمبودن الگوی توسعه:
آیت الله خامنهای در دیدار مسئولان نظام تاکید دارند که: «در عرصهی اجتماعی، توسعه باید با مردم گره بخورد؛ مردم باید محور توسعه باشند» (15/5/82)
8- ابعاد پیشرفت اسلامی – ایرانی:
آیت الله خامنهای در سفر به خراسان شمالی و در اجتماع بزرگ مردم بجنورد میفرمایند: «پیشرفت در منطق اسلام، متفاوت است با پیشرفت در منطق تمدن مادی غرب. آنها یک بُعدی میبینند، آنها با یک جهت - جهت مادی - به پیشرفت نگاه میکنند. پیشرفت در نظر آنها، در درجهی اول و به عنوان مهمترین، عبارت است از پیشرفت در ثروت و پیشرفت در علم و پیشرفت نظامی و پیشرفت فناوری. پیشرفت در منطق غربی اینهاست؛ اما در منطق اسلامی، پیشرفت ابعاد بیشتری دارد: پیشرفت در علم، پیشرفت در اخلاق، پیشرفت در عدالت، پیشرفت در رفاه عمومی، پیشرفت در اقتصاد، پیشرفت در عزت و اعتبار بینالمللی، پیشرفت در استقلال سیاسی - اینها همه در مفهوم پیشرفت، در اسلام گنجانده شده است - پیشرفت در عبودیت و تقرب به خدای متعال؛ یعنی جنبهی معنوی، جنبهی الهی؛ این هم جزو پیشرفتی است که در اسلام هست و در انقلاب ما هدف نهائی ماست: تقرب به خدا. هم «دنیا» در این پیشرفتی که مورد نظر است، ملحوظ شده است، هم «آخرت» (19/7/91)
9- عرصههای پیشرفت:
آیت الله خامنهای در نخستین نشست «اندیشه های راهبردی» در جمهوری اسلامی ایران، در جمع دهها نفر از اندیشمندان، استادان و صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی، به بررسی "مبانی، ویژگی ها و ابعاد الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت" پرداختند و عرصهای چهارگانه پیشرفت را چنین شرح دادند: «عرصههای این پیشرفت را به طور کلی بایستی مشخص کنیم. چهار عرصهی اساسی وجود دارد، که عرصهی زندگی - که شامل عدالت و امنیت و حکومت و رفاه و این چیزها میشود - یکی از این چهار عرصه است. در درجهی اول، پیشرفت در عرصهی فکر است. ما بایستی جامعه را به سمت یک جامعهی متفکر حرکت دهیم؛ این هم درس قرآنی است. شما ببینید در قرآن چقدر «لقوم یتفکّرون»، «لقوم یعقلون»، «أفلا یعقلون»، «أفلا یتدبّرون» داریم. ما باید جوشیدن فکر و اندیشهورزی را در جامعهی خودمان به یک حقیقت نمایان و واضح تبدیل کنیم. البته این از مجموعهی نخبگان شروع خواهد شد، بعد سرریز خواهد شد به آحاد مردم. البته این راهبردهائی دارد، الزاماتی دارد. ابزار کار، آموزش و پرورش و رسانههاست؛ که باید در برنامهریزیها اینها همه لحاظ شود و بیاید.
عرصهی دوم - که اهمیتش کمتر از عرصهی اول است - عرصهی علم است. در علم باید ما پیشرفت کنیم. البته علم هم خود، محصول فکر است. در همین زمان کنونی، در حرکت به سمت پیشرفت فکری، هیچ ن��ایستی توانی و کوتاهی و کاهلی به وجود بیاید. خوشبختانه چند سالی است که این حرکت در کشور شروع شده؛ نوآوری علمی و حرکت علمی و به سمت استقلال علمی حرکت کردن. علم هم اینجوری است دیگر؛ بلافاصله در قالب فناوریها و اینها خودش را نشان میدهد. در موارد زیادی، محصول حرکت علمی هم مثل این مسئلهی مورد بحث ما از چیزهای بلندمدت نیست؛ نزدیکتر و ثمرهی آن دمدستتر است. کار علمی را بایستی عمیق و بنیانی انجام داد. این هم یک عرصهی پیشرفت است.
عرصهی سوم، عرصهی زندگی است، که قبلاً عرض کردیم. همهی چیزهائی که در زندگی یک جامعه به عنوان مسائل اساسی و خطوط اساسی مطرح است، در همین عنوان «عرصهی زندگی» میگنجد؛ مثل امنیت، مثل عدالت، مثل رفاه، مثل استقلال، مثل عزت ملی، مثل آزادی، مثل تعاون، مثل حکومت. اینها همه زمینههای پیشرفت است، که باید به اینها پرداخته شود.
عرصهی چهارم - که از همهی اینها مهمتر است و روح همهی اینهاست - پیشرفت در عرصهی معنویت است. ما بایستی این الگو را جوری تنظیم کنیم که نتیجهی آن این باشد که جامعهی ایرانی ما به سمت معنویتِ بیشتر پیش برود.» (10/9/89)
10- الگوی پیشرفت، متضمن استقلال کشور:
آیت الله خامنهای در اجتماع هزاران نفر از استادان و دانشجویان دانشگاههای استان کردستان، با تبیین مختصّات و الزاماتِ مفهوم و الگوی حقیقی پیشرفت، فرزانگان و اندیشمندان و دانشگاهیان را به مطالعه، تحقیق و ترسیم مدل و الگوی ملی و بومی پیشرفت فراخواندند و تأکید کردند: «هر الگوی پیشرفتی بایستی تضمین کنندهی استقلال کشور باشد؛ این باید بعنوان یک شاخص به حساب بیاید.» (27/2/88)
11- ضرورت گفتمانسازی در زمینه الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت:
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه انجام این کار بلندمدت و بسیار مهم و دقیق، نیازمند روحیهی جهادی و اخلاص است، خاطرنشان کردند: «"گفتمانسازی" شرط اصلی تحقق الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت است... باید از طریق گفتمانسازی و بهرهگیری از دیدگاههای نخبگان و صاحبنظران، و با صبر و حوصله، الگویی فاخر، مستحکم و ارزشمند تدوین شود.» (14/12/91)
اضافه کردن نظر